یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه،آقا من سه روز بهش آب می دادم... روز سوم وقتی از سر کار اومد، گلدونو برداشت، یه سینی با چاقو آورد، شروع کرد به قاچ کردن گلدون. اون جا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!
(برگرفته از واقعیت های دهه شصت!)
شب ها 99ﺩﺭﺻﺪ ﻣﻐﺰﻡ ﻣﻮﺍﻓﻘﻪ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﯾﮏ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎقی مونده می گه: ﺑﯿﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ این که ﭼﺮﺍ ﭘﻨﮕﻮئن ها ﺯﺍﻧﻮ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﻓﮑﺮ کنیم!
ﭘﻮﻝ ﺑﺮﻕ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻥ...
ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﯾﻦ؟
ﮔﻔﺖ: ﮐﻤﺮﻡ ﺩﺭﺩ می کنه، نمی توﻧﻢ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﺑﺮﻕ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻡ! ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﺕ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﭘﻮﻝ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺪﯼ!
چند ساعت یه بند پای نت بودم هیچیم نشد... تا کتابمو باز کردم،
گشنه ام شد،
کلیه هام به کار افتاد،
خوابم گرفت،
حالت تهوع گرفتم و...
کم مونده بود سرطان بگیرم که دیگه کتابمو بستم!
از سلامتیم که واجب تر نیست!
به نامزدم زنگ زدم می گم: کجایى؟
می گه: صف نون سنگک.
گوشى رو قطع کردم، بهش SMS دادم: عزیزم، ما به هم نمی خوریم، فاصله طبقاتی مون زیاده...
والا! پس فردا ازم املت می خواد، از کجا بیارم؟!
به درخت گفتم خوشا به احوالت که در برکه ای چنین زلال لانه نموده ای ...
...
...
...
گفت: حرف نزن، جیشتو بکن گم شو زودتر!
خیلی درخت بی تربیتی بود!
: ﺁﯾﺎ می دﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ خانم ها می توﺍﻧﯿﺪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ آن ها ﺭﺍ ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻧﯿﺪ؟
ﺑ ﻃﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺍگر یک ﻟﻨﮕﻪ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ در ﺩﺳﺘﺶ ﺑود ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﻪ!
مورد داشتیم پلنگ به دختره حمله کرده، دختره گفته:
...
...
...
آقا پننگ منو نخول ببین چقد لادرم بزال بلم غذا بخولم چاق بسم چله بسم اونوخ بیام تو منو بخول باچه؟
می گن پلنگه از اون به بعد گیاه خوار شده!
اون بی صاحابو بذار کنار مگه فردا امتحان نداری؟
...
...
...
به زودی در تمام خانه های سراسر کشور.
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ یارو ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﭼﺎﻟﻮﺱ ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﺍﺯ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ
ﻳﻪ ﻧﻔﺴﻰ ﺑﻜﺸﻪ... ﭘﻠﻴﺲ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﮔﻔﺘﻪ: ﺁﺭﻧﺠﺘﻮ ﺑﺒﺮ ﺗﻮ، ﺧﻄﺮﻧﺎﻛﻪ!
هزینه عمل دماغ این قدر سنگین شده که پدر و مادرها وقتی می خوان بچه دار بشن می گن دختر پسرش مهم نیست، فقط دماغش سالم باشه!
ﺩﺍﺭی ﺯیرِ ﺑﺎﺭِ ﻣﺸﻜﻼﺗﺖ ﻟﻪ می شی، می گن ﺑﺮﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺳﺎلمی،
ﻣﺮیض می شی، می گن ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺍی،
می میری، می گن ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﻜﺮ، ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ!
به سلامتی مادری که دید گوشت تو قابلمه خیلی کمه
...
...
...
نشست تو آشپزخونه همه شو خورد، گفت بچه ها ببینن دعواشون می شه!
همش که نمیشه مادرا احساسات به خرج بدن، یه بار هم ضد حال بزنه به بچه اش! والا!
دوستم رفته خواستگاری، دختره ازش پرسیده واسه تشکیل خانواده می خوای زن بگیری؟
گفته: بله.
دختر: خودت خواستی زن بگیری؟
دوستم: بله.
دختر: من قبول کنم شما خوشحال می شی؟
دوستم: بله.
دختر: شرمنده، من با کسی که سه بار فرصت "پـَـ نه پَــ" رو از دست بده ازدواج نمی کنم!